روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر

1- از 16-17 سالگی که وبلاگ نویسی رو جدی‌تر انجام دادم تا همین 3 روز پیش که اعضای کانالمو حذف کردم، تقریبا 8 سال میشد که همیشه یک فضایی برای اشتراک گذاری چیزهایی تحت عنوان رخدادهای روزانه داشتم. اول وبلاگ بعد اینستاگرام و بعدش هم کانال تلگرام و از اونجایی که همواره افراد کمی این مکانهارو میخوندن خیلی نگران به اشتراک گذاری و داستانهاش نبودم.

2- در 3ماه گذشته برخلاف استراتزی همیشگی و طبق شرایط دچار اشتراک گذاری بیش از حد( Overhsare) شده بودم و هفته‌ی پیش این داستان یهو کوبیده شد تو صورتم که "دقیقا دارم خلاف سیاست‌های حریم شخصیم عمل میکنم و چقدر تبعاتش رو نادیده گرفتم". اونجا بود همه چیز رو متوقف کردم.

3- این 3 روز که کانالی وجود نداره که هر اتفاقی که میوفته و هرچیزی به ذهنم میاد رو داخلش بنویسم و ادمهایی باشن که بخونن، هردفعه یک چیزی پیش میاد و میخوام طبق عادت برم تو کانال بنویسم، یه لحظه به این فکرمیکنم که "خب که چی؟" یا "الان دیدی ننوشتی و چیزی نشد و تونستی تنهایی باهاش کنار بیای؟" و فهمیدم دچار یک داستانی شده بودم و ذهنم رو به اشتراک گذاری با ادمها عادت داده بودم و به این کار اعتیاد پیدا کرده بودم که خب این اصلا در بلند مدت کار سالمی نیست.

 

خلاصه که دارم سعی میکنم با سندروم Overshare مقابله کنم و تا اینجای کار راضی‌ام.

 

پ.ن: دارم فکرمیکنم چقدر بااینکه این پائیز بهم سخت گذشت ولی واسم لازم بود تا مشکلات اون مسیری که داشتم میرفتم رو متوجه بشم. البته که بهای قابل توجهی هم واسش پرداخت کردم ولی اوکیه.
 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۱۴
امیلی :)

اخیرا خیلی به تفاوتهام،خوب و بد، نسبت به گذشته فکر میکنم که از یکسری خوشحال میشم و بخاطر یکسری عزا میگیرم، در همبن حین داشتم به مبحث زندگی در خوابگاه فکرمیکردم که به ذهنم اومد فلان خصوصیت و بهمان خصوصیت رو تو کارشناسی داشتم و به حفظ بقام در خوابگاه کمک میکرد و از طرفی یکسری اخلاقیات رو هم دیگه ندارم یا حداقل به قوت قبل ندارم که از قضا اوناهم برای حفظ بقا خوبن(و بالعکس البته). حقیقت اینه این مبحث "زندگی دانشجویی و خوابگاه، چطور و چگونه به جهت افزایش بهره‌وری" اخیرا خیلی ذهنمو مشغول کرده. درواقع دارم تلاش میکنم تجربیات بقیه رو بخونم، به دوران کارشناسی و اشتباهات و قدم‌های درستم نگاه کنم و به یک جمع‌بندی‌ای برسم. چیزی که مشخصه اینه که سخت خواهد بود و تلاش بیشتری میطلبه.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۰۳:۱۵
امیلی :)

سلام

من امیلی هستم و اینجا 4 امین وبلاگی هست که میزنم و کاملا تصادفی هر وبلاگ برای یک مقطع خاصی از زندگیم بوده. زیاد از جابجایی چه فیزیکی چه غیرفیزیکی و وبلاگی خوشم نمیاد  ولی گاهی اوقات جابجایی و تغییر لازمه.

اینجا از چیزایی که تو ذهنم رژه میرن مینویسم و اتفاقاتی که دوست دارم ثبت بشن رو پست میکنم.

 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۰۴
امیلی :)