روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲ مطلب با موضوع «دانشجویی» ثبت شده است

اساسا تغییر محل و شرایط زندگی میتونه خیلی سخت و اذیت کننده باشه و اگر این اوضاع با بحران‌های روانی و شخصیتی همراه باشه به مراتب میتونه بدتر بگذره. حالا شما به این شرایط رخدادهای تشدید کننده‌ی بحران رو هم اضافه کنید. ترم یک من اینطور گذشت. از اکثر موارد اون بازه‌ی زمانی ناراضی‌ام و حقیقتا و واقعا اذیت شدم بعدش ولی کم‌کم اوضاع بهتر شد. البته که ترم دوم هم بحران‌های خودش رو داشت و میزان استرسم به حدی رسیده بود که دیگه نمیتونستم قهوه بخورم و حد استرسم بقدری بود که اگر قهوه میخوردم تا مرز سنگکوب میرفتم ولی اونم گذشت. جسته گریخته مشاوره رفتم و یک جایی دیدم جلسات داره تکراری میشه. قطعش کردم و سعی کردم همون مشکلاتی که شناسایی کرده بودیم رو کم‌کم حل کنم. درواقع نیاز به تامل داشتم و فکرمیکنم هرهفته جلسه داشتن برای من زیادیه و این استرس رو بهم میده که تو این یک هفته باید حتما پیشرفتی داشته باشم ( میدونم غلطه و درموردش با مشاور صحبت کردم و میدونم لزوما این دید رو نداره ولی خب من برای هضم و عملکرد بهتر نیاز دارم که یک زمانی با خودم و اون شرایط تنها باشم)

الان از ددلاین‌هام عقبم ( کلا کارهای بیشتری دارم این ترم) ولی نه با قهوه استرسم به 10 میرسه، نه بحران‌های روانیم در اوجن و نه رخداد تشدید کننده‌ای به اون صورت وجود داره. دارم سعی میکنم با خودم مهربون باشم، موقع ددلاین پنیک نکنم و اهسته و پیوسته پیش برم. بااینکه واقعا اوضاع تحصیلیم چنگی به دل نمیزنه ولی الان واسم مهم اینه که پیش برم حتی با سرعت کم.

خلاصه که حس میکنم اوضاعم نسبت به قبل بهتره هر چند که از نمای بیرونی و از نظر اساتیدم اینطور بنظر نیاد. امیدوارم روند پیشرفت رو به خوبی طی کنم.
+ دعاکنیم برای همه. برای منم اون گوشه موشه‌ها دعا کنید

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۰۳ ، ۰۰:۳۸
امیلی :)

اخیرا خیلی به تفاوتهام،خوب و بد، نسبت به گذشته فکر میکنم که از یکسری خوشحال میشم و بخاطر یکسری عزا میگیرم، در همبن حین داشتم به مبحث زندگی در خوابگاه فکرمیکردم که به ذهنم اومد فلان خصوصیت و بهمان خصوصیت رو تو کارشناسی داشتم و به حفظ بقام در خوابگاه کمک میکرد و از طرفی یکسری اخلاقیات رو هم دیگه ندارم یا حداقل به قوت قبل ندارم که از قضا اوناهم برای حفظ بقا خوبن(و بالعکس البته). حقیقت اینه این مبحث "زندگی دانشجویی و خوابگاه، چطور و چگونه به جهت افزایش بهره‌وری" اخیرا خیلی ذهنمو مشغول کرده. درواقع دارم تلاش میکنم تجربیات بقیه رو بخونم، به دوران کارشناسی و اشتباهات و قدم‌های درستم نگاه کنم و به یک جمع‌بندی‌ای برسم. چیزی که مشخصه اینه که سخت خواهد بود و تلاش بیشتری میطلبه.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۰۳:۱۵
امیلی :)