روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

روزنگاری

تراوشات ذهنی یک امیلی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر

27 سالگی

سه شنبه, ۵ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۰۶ ب.ظ

اون روز داشتم فکرمیکردم از یک سنی به بعد واقعا افزایش سن چیز ترسناکی میشه. داشتم به سالی که گذشت و البته 9 سال اخیر فکرمیکردم، دیدم واقعا اونقدر از روند راضی نبودم. اونقدر سال‌هام پربار نبودن و همین بالا رفتن سن رو ناراحت کننده میکنه. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴/۰۶/۰۵
امیلی :)

نظرات  (۳)

۰۵ شهریور ۰۴ ، ۲۱:۰۲ هو مورو

واسه من هنوزم ترسناکه.

ولی به نظرم علتش همینیه که گفتید؛ پربار نبودن.
پاسخ:
چندسالتونه مگه؟
اره واقعا. از اینکه تفاوت سالها اونقدر زیاد نیست آدم اذیت میشه
۰۶ شهریور ۰۴ ، ۱۵:۴۸ سر باز

ای که دستت میرسد کاری کنی کاری بکن

عمر دارد می رود، دارد اجل سر می رسد... 
پاسخ:
متاسفانه
۰۸ شهریور ۰۴ ، ۱۲:۳۰ بهارنارنج :)

منم فکر میکردم تا ۲۷ سالگی خیلی کارا کردم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
پاسخ:
تو الانم خیلی کارا کردی و زندگیت رو به یک ثباتی رسوندی ولی اره متاسفانه زندگی اونجور که برنامه ریخته بودیم پیش نرفت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم